خستگی مرا احاطه کرده است..
خام سوخته ام ! پرواز را سینه خیز رفته ام!
احساس می کنم همیشه وارونه بوده ام
مثل کسی که افتاب را پارو می کند از پشت بام...همیشه وارونه بوده ام...
خفاش
فیلسوفی است که وارونه به اندیشه فرو می رود
وارونه به مراقبه می نشیند
وآفتاب را پارو می کند
از ذهنش...
چه ایهامى! ..و چه پر خشم!