از دوست داشتن

دردم از شعر است و درمان نیز هم... غزل قراگزلو با همه ی دل تقدیم می کند

از دوست داشتن

دردم از شعر است و درمان نیز هم... غزل قراگزلو با همه ی دل تقدیم می کند

تو می درخشیدی

به سان نرگسی شکفته در طلوع صبح باغ

زمزمه رمزآلودت را چنان پرتوی مرئی می دیدم

در ضیافتی که همه دل به تو باخته بودند


شعری که گفته بودم را

لابلای خوشبختی دیگران گم کردم


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد