مدتی است تظاهر به زندگی می کنم
کسی مرا نمی بیند که شب ها بیدار در کوچه ها پرسه می زنم
و قسم می خورم هیچ کس نمی داند
که روزها
که با آدم ها حرف می زنم
در میانشان می نشینم
یا به خرید می روم
در خوابم
اشتباه است باور کردن من
من دیگر یک تاوان ابدی شده ام
برای عشقی که روزی باید می گفتم و نگفتم
و بعد از آن
تبدیل شدم به دروغی آشکار، حقیقتی پنهان
برای ابد