از دوست داشتن

دردم از شعر است و درمان نیز هم... غزل قراگزلو با همه ی دل تقدیم می کند

از دوست داشتن

دردم از شعر است و درمان نیز هم... غزل قراگزلو با همه ی دل تقدیم می کند

عبور کرد هوایی که با شمیم تو آمیخت

حریر نازک دستی به گیسوان من آویخت

شکست چهره ی مهتاب میان برکه ی خاموش

به بی شکیبی اشکی که چشم من به دلش ریخت

نظرات 3 + ارسال نظر
دوست چهارشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 11:40 ب.ظ

خیلی لطیفه غزلک..خیلی..درود بر تو

دوست چهارشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 11:49 ب.ظ

به بی شکیبی اشکی که چشم من به دلش ریخت...عجب تصویری...عالى عالی..

دوست چهارشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 11:51 ب.ظ

ببین از تاریخ این کامنت و تاریخ پست شرم کن غزلک..تو میدونی من دلم میره برای یه غزل..آخه چرا پس...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد